_زن غضنفر با گریه سر قبر شوهرش میگفت:بچه هامون کفش ندارن لباس ندارن.ابادانیه رد میشه میگه :ولک مرده یا رفته جنس بیاره.

_غضنفر پنیر محلی با خودش میبره خارج تو فرودگاه میگیرنش.وقتی پنیر رو ازمایش میکنن میبینن حاوی 72 نوع بیماریه.10 سال زندانیش میکنن.غضنفر با خودش میگه:خوب شد کشکارو نیوردم وگرنه اعدامم میکردن.

_آرزوی غضنفر:خدایا اینقدر پول بهم بده تا وقتی که رانی میخورم اون تیکه ی اخرش اصلا واسم مهم نباشه.

_دربرابر مشکلات بایستید,اگر نشد بشینید,اگر نشد دراز بکشید,و اگر نشد به مشکلا ت پشت کرده شلوار خودت را پایین بکشید و به افق های دور دست خیره شوید و بگذارید مشکلات کار خود را بکنند.

_دوست دختر غضنفر به غضنفر میگه:اگه من تو رو ببوسم تو هم منو میبوسی.غضنفر میگه:شاید تو بخوای گوه منو بخوری منم باید بخورم.

برای دیدن همه ی لبخند ها به ادامه ی مطلب بروید